بی نام بی نشون

تا دل، که را خواهد و میلش یه چه باشد!

بی نام بی نشون

تا دل، که را خواهد و میلش یه چه باشد!

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#سین_میم_حا» ثبت شده است

✍️
پشت تلفن بهم گفت میخوام ببینمت ... ولی لرزش صداش بهم می گفت که خبر خوبی نیس ...
رسیدیم سلام و احوال پرسی عادی ...
روی صندلی ها نشستیم
کنار خیابون
روبروی فضای سبز
حرف میزدیم . . .
وسط حرفاش گفت یعنی راهمون اینجا از هم جدا میشه ؟! . . .
چی میشه جواب این جمله رو داد ؟ . . .
دلم میخواست فقط نگاش کنم . . . . . . .
کاش زبون چشمامو بلد بودی ...
..............................................
چه حرف ها که درونم نگفته میماند
خوشا به حال شماها که شاعری بلدید
رضا احسان پور


#سین_میم_حا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۰۳
آقای سین میم حا

✍️
نامه ای به مادرم ...
سلام مادر
اول نامه ام به نام خدا ...
خدایی که بهم نشون دادی مهربونه
خدایی که بهم نشون دادی چقدر بخشندس
.
و اما بعد ...
مادرم 
من پسرم 
آسمان به زمین بچسبد 
زمین به آسمان ...
درست یا غلط غرور مردانه ام اجازه نمیدهد همیشه موقع دیدار مانند کودکی تورا در آغوش بگیرم و از داشتنت لذت ببرم
ولی خدا میداند دلم آنقدر برای نوازش کردن موهایم با دستانت تنگ است که نمیشد نوشت ...
مادرم آنقدر فهیمانه مرا تربیت کردی که امروزه وقتی کسی از من تعریفی میکند به خودم میبالم و فخر میکنم به داشتن همچون معلمی ...
مادرم آنقدر دلسوزانه مرا پروراندی که خودت را فراموش کردی ...
دست از خود کشیدی و عمر خود را صرف خوشبختی ما کردی ...
الحق والانصاف بهشت با آن همه شکوه لیاقت فرش بودن زیر قدم هایت را دارد 
.
.
.
مادرم 
تو تنها زنی هستی که تا آخرین لحظه عمر خودم را بدهکار او میدانم ...
مادرم تو مرا تربیت کردی ...
به من آموختی راه درست و غلط را تشخیص دهم ...
مادرم من اربابم را از تو دارم ...
مولایم را از پاکی مهر و محبت تو دارم
آن زمان که در کودکی هنگام نوشیدن آب ذکر یاحسین را به من یاد دادی ...
این آب گوارا نبود که به جسمم وارد میشد بلکه عشق به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه بود که در قلبم میریخت
مادرم
این تو بودی که مرا در کودکیم با عشق حسین بن علی بزرگ کردی و الان اگر اسم ارباب بر لبم جاریست به برکت وجود توست .
مادرم یاد دارم شبی از من خواستی ۷ نعمت الاهی را که خداوند به من ارزانی داشته را به کاغذ بنویسم
اولین نعمت را وجود نازنین تو نوشتم
و دیگر دستم به قلم نرفت 
تا صبح اشک شوق ریختم از بودنت
از داشتنت
لذت بودن مادر برای همه کسانی که مهر مادری چشیده اند قابل درک است
خداکند نبودنت را نبینم ...
مادرم
دوستت دارم
نه به اندازه سنم ...
بلکه به اندازه عشقی که خدا نسبت به من در دلت قرار داده ...
امضا
کمترین
فرزندت
#سین_میم_حا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۵۶
آقای سین میم حا